به گزارش خبرنگار مهر، نشست «شعر چیست؟» بعدازظهر امروز پنجشنبه 21 اردیبهشت با حضور فاطمه راکعی، اسماعیل امینی، عبدالجبار کاکایی، افشین علاء و گلرخسار صفیاوا از کشور تاجیکستان در غرفه سرای اهل قلم واقع بیست و پنجمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران برگزار شد.
صفیاوا در ابتدای این نشست گفت: برای شعر تعاریف زیادی وجود دارد. میگویند شعر اسرار هستی است. ولی در عین حال نیست. یا میگویند که شعر کوششی است. ولی شعر هم کوششی هست و هم نیست. اما شعر واقعا اسرار هستی است و اگر به گذشته نگاه کنیم، همه کتابهای بزرگ ما به شعر نوشته شدهاند. شعر همه چیز از جمله نقاشی، نگارگری، موسیقی و .... را در خود دارد. سخن کلی من این است که بهتر است که از شعر هیچ نگویم و برایتان شعر بخوانم.
امینی در این برنامه گفت: وصفهای شاعرانه زیبا هستند و با عواطف ما سر و کار دارند اما وجهه علمی ندارند تا بتوانم با آنها محکی بزنیم و شعر را آزمایش کنیم. برخی از قدیمیها کار را راحت کرده و گفتهاند که شعر کلام موزون است. مردم عوام هم فکر میکنند که هرچه وزن و قافیه داشت و آهنگین بود، شعر است.
این منتقد ادبی گفت: هر تعریفی که درباره شعر ارائه شده، بلافاصله شعری بعد از آن پیدا شده که آن تعریف را نقض کرده است. در روزگار امروز گاهی عدهای کلمات در کنار هم نشستهای را که گاهی به تصادف کنار هم قرار گرفتهاند، شعر مینامند در حالی که هیچ نشانی از شعر ندارند. نویسنده متن آن را شعر نامیده و شما هم نمیتوانید چیزی بگویید.
تدوینکننده کتاب «لبخند سعدی» در ادامه گفت: زندگی بدون شعر ممکن نیست. شاید بگویید یک فرد اصلا شعر نمیخواند و شعر گوش نمیدهد ولی دارد زندگی میکند. اما آن فرد جایگزینی را به جای شعر در زندگیاش قرار داده که نقش شعر را برایش ایفا میکند. انسان بدون شعر حتی یک لحظه هم وجود انسانی نخواهد داشت. بنابراین با این مفهوم یا معنی سیال چه باید بکنیم؟
امینی گفت: این که مطلوب خودمان از شعر را جایگزین تعریف شعر بکنیم، هم کمکی به این موضوع نمیکند. همه افرادی که این کار را میکنند و نگاه تجویزی به مسائل دارند، بعدها مجبور شدند در نظراتشان تجدید نظر بکنند. هر شعر و هر شاعری با به وجود آمدنش چیزی به تعریف و چیستی شعر میافزاید که قبل از آن وجود نداشته است. راز سحرانگیزی شعر هم از همین موضوع ناشی میشود که راه نپیموده است.
در ادامه علاء گفت: مخاطب شعر، در وهله اول باید با عناصری دست و پنجه نرم میکند که او را به سمت خود جذب کند. اگر چه نطفه شعر با کلام بسته نمیشود ولی اول باید به سراغ عامل کلام برویم. لحظه مواجهه مخاطب با شعر لحظهای است که تجربه درونی شاعر در قالب کلام با ابزار زبان بیان میشود.
این شاعر گفت: هرچه بیشتر در زمینه شعر پیش میرویم، شعر میخوانیم و تجربه کسب میکنیم، به تعریف نهایی شعر نزدیکتر میشویم ولی به آن نخواهیم رسید. آقای امینی به تعریفی که به موزون بودن شعر نظر دارد، اشاره کرد. به نظرم اگر بگوییم شعر کلامی است موزون و مخیل، به تعریف آن نزدیکتر میشویم.
کاکایی هم در این نشست گفت: دریافتهایی که شاعران از جهان و هستی دارند، شخصی است و در شعر به آنها جنبه جمعی میدهند. شعر ِ تاکنون را میتوان تعریف کرد ولی شعر ِ از کنون به بعد را نمیتوان تعریف کرد و در واقع تعریف، توانایی به دام انداختن شعر را ندارد.
این ترانهسرا ادامه داد: تا دیرگاهی تصور میشد وزن و قافیه ماهیت اصلی شعر هستند. اما شعر ماهیتی سیال دارد. چنانچه با آمدن دوران مدرنیسم و با آثار شاعرانانی چون نیما و شاگردانش، قالبهای سنتی شعر در هم شکست و ظهور شاعران مستعد نشان داد که صورت ظاهری و اسباب صوری تاثیری بر شعر ندارد.
نظر شما